داستان این نقاشی دهه شصتی در تبریز چیست؟
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۷۴۲۸۲
خبرگزاری فارس -تبریز- فرشید باغشمال: نوجوان بسیجی با سربند یا صاحبالزمان(عج)، ردیف فشنگهای ژِسه و مُشتی که از میان لاله خونین بر آمده، یادآور طرح معروف «حاجبهزاد پروینقدس» بر دیوار ترمینال قدیم شهر است.
این طرح، طبیعتاً برای نسل نو، گنگ است. برای دههشصتیها، یادآور مواجهه هر روزه با چشمان نافذ نوجوان بسیجی و برای برخی بزرگترها یادآور خداحافظیهای اشکبار با رزمندگانی است که با اتوبوسهای آبی و قرمز ایرانپیما، راهی جنوب میشدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حاجبهزاد این طرح را در ششمین سال جنگ و همزمان با بمبارانهای تبریز، اجرا کرده بود. نوجوان بسیجی، شاید کمی شبیه «شهید فهمیده» بود اما پروینقدس میگوید، شهید خاصی مد نظرش نبوده و ذهنی کار کرده است.
عکسها هم از آرشیو خود اوست. گذشت زمان باعث شده کل اجزای این عکسها، از نقاشی حاجبهزاد و سواریهای قدیمی گرفته تا آن کیوسک زرد تلفن، خوش جلوه کنند. درست مثل عتیقههایی که تا دیروز میخواستیم به سمساری بدهیم، اما الان دوست داریم قاب کنیم و بزنیم سینه دیوار!
این طرح، همان موقع هم زیبا بود. اما انگار به یکباره از «چشم شهر» افتاد. با ساخت پایانه مرکزی جدید، «کهنهترمینال» بیش از یک دهه، از فضاهای بلاتکلیف شهر بود. گاه صحبت از تبدیل آن به پارک و پاساژ میشد، گاه صحبت از ساخت برجهای آنچنانی.
در تمام این دوران، آفتاب و برف و باران، هر روز و شب، نقاشیدیواری حاجبهزاد را مینواخت و چهره نوجوان بسیجی، آرامآرام رنگ میباخت. گویی استعارهای بود از کمرنگشدن پیشینه و ارزشهای حاکم بر شهر. تا اینکه شبی، نهیب لودرها آن دیوار سیمانی را به همراه نقاشی حاجبهزاد، با خود بُرد.
امروز سایت پروژه آیسان، با آن جرثقیلهای غولآسا در این محدوده به چشم میزند. اما زیاد هم نمیشود خرده گرفت. توسعه، با قرائتی که در دو دهه اخیر بر شهرها حاکم بوده، خاطره و نقش و نگار، بر نمیتابد! ترمینال قدیمی، ساختمان کهنهای بود که دیر یا زود باید از میان میرفت؛ اما به راستی، نمیشد پیش از تخریب ساختمان، عین این نقاشی را در گوشه دیگری از شهر، اجرا کرد؟
میتوانیم دلمان را خوش کنیم که هنوز هم دیر نشده و صاحب اثر، با همان باور و اراده پرشور سالهای جنگ، اتود میزند، عکاسی میکند، سیاهقلم کار میکند و مستند میسازد؛ حتی به رغم برخی بیمهریهای دیرین.
مقصود از این یادداشت، خاطرهبازی و پیشکشیدن دهههای بربادرفته عمر نبود. صحبت از خاموشیها و فراموشیها است. سر این صحبت را با «حاجبهزاد پروینقدس»، چهره شناخته شده سالهای جنگ تحمیلی باز کردیم. بخش قابل توجهی از رویدادهای دوره جنگ به خصوص در میان رزمندگان آذربایجان، با دوربین او ثبت و ضبط شده است.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: دفاع مقدس بهزاد پروین قدس رزمندگان آذربایجان عکاس عکاس جنگ بمباران های تبریز دهه شصتی عتیقه ناگفته های دفاع مقدس عملیات های دفاع مقدس صاحب الزمان عج نوجوان بسیجی حاج بهزاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۷۴۲۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فروش میلیون دلاری شاهکار ناتمام
یک تابلو نقاشی اثر «گوستاو کلیمت»، نقاش برجسته اتریشی که گمان میرفت از مدتها قبل گم شده است، در یک حراجی به قیمت دهها میلیون دلار به فروش رسید.
به گزارش ایسنا، «پرتره خانم لیزر» اثر «گوستاو کلیمت» که در حقیقت تابلو نقاشی از تصویر یک زن جوان است که به علت درگذشت «کلیمت» ناتمام باقی ماند، در جریان حراجی که روز چهارشنبه برگزار شد، بهرغم حاشیههایی درباره موضوع و تاریخچه آن به قیمت ۳۲ میلیون دلار معادل ۳۰ میلیون یورو فروخته شد.
«رویترز» نوشت، این تابلو نقاشی که در ماه ژانویه و پیش از مزایده به نمایش گذاشته شده بود، درحالی مدتها به عنوان یک اثر هنری گمشده در نظر گرفته میشد که در حقیقت چندین دهه در یک ویلای خصوصی واقع در وین نگهداری میشد. کارشناسان پیش از مزایده این اثر ارزش آن را بین ۳۰ الی ۵۰ میلیون دلار برآورد کرده بودند.
در این نقاشی یک سوژه احتمالاً نوجوان در لباس فیروزهای و یک بالپوش گلدار با چشمهای قهوهای نافذ و موهای تیره و مجعد به همراه پسزمینهای سرخ به تصویر کشیده است.
کاتالوگهای اخیر آثار کلیمت (۲۰۰۷ و ۲۰۱۲) موضوع این نقاشی پرتره را دختری ۱۸ ساله به نام مارگارت کنستانس لیزر (متولد ۱۸۹۹) دختر صنعتگر بزرگ آدولف لیزر، معرفی میکند. تحقیقات جدیدی که توسط خانه حراج وین انجام شده اکنون نشان میدهد که دو عضو دیگر از خانواده لیزر ممکن است به عنوان سوژه کلیمت به کار گرفته شده باشند: هلن لیزر (متولد ۱۸۹۸)، دختر بزرگ هنریت آمالی لیزر-لاندو و جاستوس لیزر و دختر کوچکتر آنها آنی لیزر (متولد ۱۹۰۱). خانواده لیزر متعلق به جامعه طبقه رده بالای وین و از حامیان مشهور گوستاو کلیمنت مدرنیست مشهور اتریشی بودند.
کلیمت احتمالا این نقاشی پرتره را در سال ۱۹۱۷، تنها یک سال قبل از مرگش بر اثر سکته مغزی، آغاز کرد. اینکه وقتی این نقاشی در استودیوی «کلمیت» بود و چه اتفاقی برای آن نقاشی پس از مرگ کلیمت در سال ۱۹۱۸ افتاد، مشخص نیست.
انتهای پیام